ارتباط چاقی و مشکلات روحی و روانی چیست؟
بر طبق افزایش شیوع جهانی چاقی، افرادی که با این وضعیت دست و پنجه نرم می کنند، اغلب با واکنش های بد اجتماعی روبرو می شوند که باعث ایجاد زنجیره ای از چالش های روانی می شود. این موارد شامل کاهش ارزش خود، ادراک تحریف شده بدن، نارضایتی از ظاهر فیزیکی و یک خودپنداره منفی فراگیر می شود.
تاریخچه نقش چاقی در سلامت روان به کجا باز می گردد؟
این بررسی اجتماعی اغلب باعث ایجاد احساسات عمیق انزوا، مالیخولیا و اضطراب غیر قابل کنترل می شود و آسیب پذیری در برابر اختلالات خلقی مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی را تشدید می کند. علاوه بر این، ناراحتی ناشی از این برخوردها ممکن است تمایل به ایجاد رفتارهای غذایی ناسازگار را تشدید کند، از پرخوری اجباری و عصبی گرفته تا محدودیت های شدید رژیم غذایی، زیرا افراد آسیب دیده ارتباط مستقیمی با آشفتگی عاطفی یا فشارهای اجتماعی دارند.
نکته قابل توجه اینجاست که چاقی می تواند هم به عنوان یک کاتالیزور و هم به عنوان پیامد استرس عمل کند، زیرا افراد با پیچیدگی های مدیریت مسائل بهداشتی، هنجارهای اجتماعی و آرزوهای شخصی خود در ارتباط مستقیم هستند که به استرس مزمن و تحولات عاطفی ختم می شود و باعث ایجاد احساس ترس در وجود فرد میشود. ترس از قضاوت اجتماعی اغلب باعث کناره گیری از مشارکت های جمعی می شود و چرخه ای از انزوا و مهجوریت را تقویت می کند.
علاوه بر این، ننگ فراگیر پیرامون چاقی در جنبههای مختلف زندگی نفوذ میکند و تبعیض را در حوزههای مختلف تشدید میکند و در نتیجه بهزیستی روانی را بیشتر به خطر میاندازد و کیفیت کلی زندگی را کاهش میدهد.
اثرات روانی چاقی از ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی ناشی می شود که نشان دهنده منشأ چندوجهی است.
چاقی چگونه پیش زمینه روان پریشی را فراهم می کند؟
عوامل ژنتیکی یکی از موارد ارتباط بین چاقی و بهزیستی روانشناختی است که با واسطه ژنهای خاصی که افراد را مستعد ابتلا به چاقی و همچنین شرایط سلامت روان مرتبط میکند این ارتباط را ایجاد میکند. این استعداد ژنتیکی زیربنای تعاملات بین سلامت جسمی و سلامت روان است، جایی که تعادل هورمونهای تنظیم کننده گرسنگی، سیری و استرس، مانند لپتین، گرلین، و آنهایی که در محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) درگیر میکند را دچار اختلال میکند.
در دوران چاقی و اضافه وزن با ایجاد عدم تعادل هورمونی در بدن فرد ممکن است منجر به تغییر سطح کورتیزول شود که به استرس، اضطراب و افسردگی دامن می زند. علاوه بر این، چاقی با التهاب مزمن درجه پایین نیز ارتباط دارد که با افزایش خطر افسردگی از طریق اثرات آن بر عملکرد مغز ارتباط مستقیم دارد. یکی دیگر از پیامدهای چاقی، مقاومت به انسولین در بدن است که تغییرات شناختی و اختلالات خلقی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.ناگفته نماند انسولین به دلیبل نقش حیاتی خود در عملکرد مغز و پیامرسانی انتقال دهندههای عصبی نیز بسیار پر اهمیت می باشد بنابراین در هنگام چاقی به دلیل اختلال ایجاد شده در عملکرد هورمون انسولین مشکلات روانی و ذهنی در فرد چاق شدت گرفته و در طی زمان با عدم توجه و درمان آن تبدیل به یک بیماری مزمن روحی میشود. تحقیقات همچنین نشان میدهد که چاقی میتواند ساختار و عملکرد مغز را تغییر دهد، بهویژه در زمینههایی که در تنظیم احساسات، پردازش پاداش و تصمیمگیری نقش دارند، که به طور بالقوه منجر به اختلالات روانشناختی میشود. بررسی های انجام شده از عملکرد انتقال دهنده های عصبی محور روده و مغز نشان می دهد که چگونه تغییرات ناشی از چاقی در میکروبیوتای روده می تواند بر تولید و رفتار انتقال دهنده های عصبی تاثیر بگذارد.
چه فرایندی موجب تشدید اختلالات روانی در افراد چاق می شود؟
بافت چربی در افراد چاق هورمونها و مولکولهای سیگنالی مختلفی را ترشح میکند که از جمله آدیپوکینها، که نقش مهمی در متابولیسم و ایمنی دارند. اینها شامل آدیپوکین های ضد التهابی در افراد لاغر و سپایتخت لاغرییتوکین های پیش التهابی در افراد چاق است. این سیتوکین های پیش التهابی، همراه با هورمون هایی مانند لپتین، رزیستین، و ویسفاتین، در ایجاد التهاب مزمن درجه پایین که در چاقی مشاهده می شود، کمک می کنند. لپتین، مرتبط با اشتها و تعادل انرژی، به نسبت ذخیره چربی ترشح می شود، در حالی که آدیپونکتین به نسبت ذخیره چربی کاهش می یابد. همه اینها می توانند با تغییر عملکرد انتقال دهنده های عصبی بر خلق و خو و شناخت تاثیر بگذارند.
پرخوری عصبی، دروازه ورود به جهنم چاقی!
تحت استرس، هیپوکامپ و قشر جلوی مغز می توانند کوچک شوند، در حالی که آمیگدال فعال تر می شود و سیستم مدیریت استرس مغز را مختل می کند.استرس مزمن منجر به فعال شدن مداوم مسیر هورمون استرس می شود و باعث ایجاد تغییراتی در ارتباطات مغزی می شود که باعث افزایش لذت از پاداش و افزایش اضطراب و ترس می شود.این منجر به واکنش شدیدتر به پاداشها میشود، مانند لذت خوردن غذاهای پرکالری و شیرین، که باعث میشود هنگام استرس، پاداش بیشتری به نظر برسند.
این چرخه ای ایجاد می کند که در آن مصرف چنین غذاهایی به طور موقت استرس را کاهش می دهد، اما کاهش سیگنال های لذت پس از آن میل به بیشتر را افزایش می دهد و حلقه ای از استرس خوری ایجاد می کند.
پرخوری های عصبی چگونه چاقی را تشدید می کنند؟
اثرات روانی چاقی می تواند عمیقاً با عوامل عاطفی و رفتاری در هم تنیده باشد به طوری که آسیب پذیری های روانی افراد مستعد چاقی را بیشتر درگیر میکند و بالعکس. به عنوان مثال، استرس و پریشانی عاطفی عوامل مهمی از آسیب های روانی رایج هستند. افراد ممکن است برای مدیریت استرس غیر قابل کنترل خود به غذا خوردن به عنوان مکانیزم مقابله ای روی بیاورند که این اتفاق منجر به چرخه ای از غذا خوردن احساسی و افزایش وزن می شود.این رفتار نه تنها خطر چاقی را افزایش میدهد، بلکه میتواند احساس گناه و شرم را تشدید کند و بر سلامت روان تاثیر بگذارد.
در پروسه پرخوری عصبی و استرس های ناشی از آن مغز انسان برای کنترل شرایط ایجاد شده دچار تغییراتی میشود که به شرح آن می پردازیم. مغز در مدیریت واکنش های استرس، شامل هیپوکامپ، قشر جلوی مغز و آمیگدال، که مرکزی برای یادگیری، تصمیم گیری و تنظیم احساسات است، حیاتی است.
آیا در فرایند چاقی تنها هستیم؟
آسیب های روانی مرتبط با چاقی می تواند منجر به انزوای اجتماعی شود. عزت نفس پایین و نارضایتی از تصویر بدن، که به علائم افسردگی و اضطراب از شایع ترین اثرات روانی دوران چاقی میباشد. این انزوای اجتماعی میتواند یک حلقه بازخورد ایجاد کند، جایی که کاهش حمایت اجتماعی و افزایش تنهایی، درگیر شدن در رفتارهای سالمتر یا کمک گرفتن را دشوارتر میکند.
علاوه بر این، نارضایتی از تصویر بدن یک عامل روانشناختی حیاتی است. فشارهای اجتماعی برای رعایت استانداردهای بدنی خاص می تواند منجر به تصویر منفی از خود و اعتماد به نفس پایین در افراد چاق شود. این نارضایتی می تواند به اختلالات خلقی، اضطراب و اختلالات خوردن کمک کند. تجربیات و آسیب های دوران کودکی نیز می تواند در شکل گیری رفتارهای غذایی و عزت نفس نقش داشته باشد و در دراز مدت بر وزن تاثیر بگذارد.
چگونه چاقی موجب ایجاد آسیب استیگما می شود؟
پدیده استیگما یکی از شایع ترین اختلالات روانی اجتماعی است. استیگما یا انگ اجتماعی یا به عبارت دیگر ننگ اجتماعی، حاتی روحی و روانی در افراد است که به موجب آن افراد به واسطه ایراداتی که از دید جامعه دارند، از جامعه طرد شده و پس از مدتی خود نیز به این طرد شدن دامن می زنند.
علل اجتماعی در ایجاد اختلالات روانی ناشی از چاقی نیز بسیار تاثیرگذار است. تاثیرات روانی چاقی شامل عوامل مرتبط با محیط و زیرساخت های جامعه، مانند تفاوت های جغرافیایی در شیوع چاقی، تاثیر در دسترس بودن غذا، و کیفیت و نوع غذای قابل دسترس در محله های مختلف است. حمل و نقل و پیاده روی محله نیز به طور قابل توجهی بر سطح فعالیت بدنی و وضعیت وزن تاثیر می گذارد. علل اجتماعی اثرات روانشناختی چاقی را بیشتر با تبعیض اجتماعی و همچنین استرسهای محیطی ترکیب میکند.
این ها نه تنها محیط فیزیکی بلکه جو اجتماعی را نیز شامل می شود که در آن افراد چاق به حاشیه رانده شدن و تعصب را تجربه می کنند. تبعیض در مراقبتهای بهداشتی، شغلی و تعاملات اجتماعی میتواند منجر به افزایش استرس و تشدید بار روانی چاقی شود. این تبعیض اجتماعی همچنین میتواند افراد را از جستجوی مراقبتهای پزشکی یا شرکت در فعالیتهای بدنی بازدارد و چرخهای از اثرات نامطلوب روانی و رفتارهای ناسالم را تقویت کند.در نهایت، این عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی می توانند یک چرخه معیوب ایجاد کنند و اثرات روانی چاقی را تداوم و تقویت کنند.
مطالعات صورتگرفته در خصوص ارتباط چاقی و اختلالات روحی
افراد مبتلا به چاقی 18 تا 55 درصد احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش می دهند، در حالی که خطر طبقه بندی چاقی در افراد مبتلا به افسردگی بین 37 تا 58 درصد افزایش می یابد.
در یک مطالعه، 2 نفر از هر 5 نفر که دارای اضافه وزن هستند و در دسته افراد چاق قرار میگیرند، مبتلا به اختلالات روانپزشکی، به ویژه خلق و خو، اضطراب، طیف روان پریشی، استیگما یا اختلالات خوردن تشخیص داده شدند علاوه بر این محققان بر طبق بررسی های انجام شده به این نتیجه رسیدند که رابطه بین چاقی و افسردگی در زنان در مقایسه با مردان قابل توجه تر است.
راهکار رهایی از بند مشکلات روحی و روانی ناشی از چاقی چیست؟
با وجود این توصیفات، دیگر باید به این باور رسیده باشیم که چاقی خود نوعی بیماری است و برای درمان این بیماری باید از هر روش تایید شده و علمی که امروزه در کشورهای پیشرفته از آن استفاده می شود، بهره برد.
بنابراین با جلوگیری از چاقی با استفاده از تغذیه سالم، تغییر شرایط محیطی، ایجاد تغییرات ذهنی مناسب، فعالیت های ورزشی ،کنترل استرس و دیگر عوامل میتوان به جلوگیری و درمان به موقع این بیماری ها کمک کرد.